دیروز ازصبح استرس داشتم اخه قراربود با مدیرازمایشگاه برای گذراندن دوره کاراموزی صحبت کنم . نزدیکای ساعت1ظهربا داداش از خونه بیرون زدیم و وقتی هم به ازمایشگاه رسیدیم با خانوم دکتر صحبت کردم امابرای اواخر مردادماه برام نویت زد که خیلی دیره ،وقتی ازازامیشکاه بیرون اومدم تمام ازمایشگاههای دوتاخیابون بالاتر وپایین تر رو سرزدیم و فرم پرمیکردم،تویکی از مجتمعهای پزشکی که رفتیم از بس بامردم بد رفتاری میکردن و بیماران با حالت بدی نشسته بودن،ازاسترس داشتم خفه میشدم.زود اومدم بیرون...تویه ازمایشگاه دیگه که رفتم یکی از دوستام تو قسمت پذیرش بوداما انگار نه انگار که منو میشناسه،خیلی سرد برخورد کردومنم فرم رو پر کردم واومدم بیرون...
از داخل جلسات کوچینگ بازدید : 448
دوشنبه 4 اسفند 1398 زمان : 11:02